مدينة الرى كانت مركز لنشاطات طائفة الاسماعيليه من القرن التاسع | همان طور که گفتیم، حسن صباح مدتی در دستگاه دولت سلجوقی خدمت کرده و به فراست پی برده بود که نقاط آسیب پذیر این حکومت شخص ملکشاه و خواجه نظام الملک هستند و نابودی یکی از این دو تن ضربه ای مهلکی بر ارکان دولت سلجوقی وارد می سازد |
---|---|
حسن صباح به عنوان حجت اعظم رابط میان پیروان وامام اسماعیلی شد و توانست اندیشه های خویش را به جای نظر امام که عامه اسماعیلیان بدو معتقد بودند،جلوه دهد | تا اواخر قرن 13 میلادی قرن هفتم دیگر اثری از حشاشین به عنوان یک گروه منسجم پیدا نمی شد |
علوی مهدی با این حیله سربازانی را که دعوت اسماعیلیان را پذیرفته بودند شناخت و ایشان را به بهانه های گوناگون از دژ بیرون فرستاد و دروازه قلعه را محکم بست و گفت:{دژ از آن سلطان است و بیگانه را به درون آن راه نیست.
در این زمان، ملکشاه سلجوقی به قصد ملاقات با {المقتدی با الله}، خلیفه عباسی، عازم بغداد بود و در این سفر، خواجه نظام الملک را- که دیگر مقامی نداشت- همراه خود برد | |
---|---|
پس از قتل خواجه نظام الملک و ملکشاه دو تن از امیران محلی به نام {رساموج}و{لامسالار} نسبت به حسن صباح اظهار انتقاد کردند ولی قلعه لمسر{یا لمبسر}را به اسماعیلیان تحویل ندادند | کلید دروازه دیلمان محسوب می شد |
حسن از اين سفرهاي داخلي توشه بزرگ براي رسيدن به هدف برگرفت، ولي در برابر خود امپراتوري توانمند سلجوقيان را مي ديد.
19در سال 511 ق شرایط سیاسی جامعه کاملا به نفع حسن صباح بود؛ زیرا در درون حکومت سلجوقی، درگیری بر سر قدرت و موضوع جانشینی از مسائل اصلی بود و با وجود رقیبان متعدد، به سود سنجر نبود تا جبهه سخت و پرهزینه جنگ بااسماعیلیان را- که با توجه به تجارب قبلی بی نتیجه بود- دوباره بگشاید | در دژ لمسر{یا لمبسر}آسیابهایی برای تامین آرد، باغهای متعدد، آب انبار و مخازن ذخیره یخ ساتند |
---|---|
حسن صباح در رجب 483 مخفیانه وارد قلعه الموت شد | پس از گفتگو و وساظت حسین قائنی رانده شده گان دوباره به دژ وارد شدند ولی کاملا واضح بود که دیگر از علوی مهدی اطاعت نمی کردند |
به دلیل کم سن بودن المستنصر بالله، مادرش قدرت را به دست گرفت و از در جهت ادارهٔ امور یاری خواست.
24